محل تبلیغات شما

سوره‌ی مبارکه‌ی مائده (5)،آیه‌ی 93

لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَاطَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْاوَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿۹۳

ترجمه: بر كسانی كه ایمان آورده‏اند و عمل صالح انجامداده‏اند گناهی در آنچه خورده‏اند نیست (و نسبت به نوشیدن شراب قبل از نزول حكمتحریم مجازات نمی‏شوند) مشروط بر اینكه تقوا پیشه كنند و ایمان آورند و عمل صالحانجام دهند، سپس تقوا پیشه كنند و ایمان آورند، سپس تقوا پیشه كنند و نیكی نمایند،و خداوند نیكوكاران را دوست می‏دارد.

تفسیر

حکم شراب‌خواری قبل از ابلاغ حرمت

آیه‌ی شریفه در جواب یک سؤال است، در آیات 90 و 91مطالبی پیرامون آثار سوء شراب‌خواری بیان گردید و گفته شد اراده‌ی دائمی شیطان براین است که از طریق شراب‌خواری و میگساری و قماربازی در بین مردم دشمنی و کینه راریشه‌دارکند آنجا که فرمود: إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَبَیْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ».

حال سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که حکمکسانی که در گذشته شراب خوردند چیست؟ این سؤال دو جواب دارد: 1- قانون عطف بهماسبق نمی‌شود، در گذشته مجاز و حلال بود، چون اکنون مجاز نیست نمی‌توان به کسانیکه در گذشته شراب خورده‌اند شلاّق زد، چنان که ازدواج دو خواهر با یک مرد تا سالدوّم هجرت یعنی پانزده سال بعد از ظهور اسلام جایز بود، در آیین‌های گذشته نیزچنین بود.

در سریال حضرت یوسف(ع) که دو خواهر همسر حضرت یعقوب(ع)بودند، فردی بسیار جار و جنجال راه انداخته و به آیت‌الله سبحانی گفته بود که اینچه کاری است؟ مگر پیغمبر(ص) کار حرام انجام می‌دهد؟ مگر پیغمبر همزمان با دو خواهرازدواج می‌کند؟ آیت‌الله سبحانی کمی منتظر ماندند او آرام شود سپس پرسیدند: حوصلهداری کتاب مطالعه کنی؟ جواب داد: نه! پرسیدند: حوصله داری یکی دو کلمه حرف بشنوی؟جواب داد: بله. آیت‌الله سبحانی فرمودند: در زمان حضرت پیغمبر(ص) نیز پانزده سالاین ازدواج بلامانع بود بعدها احکام آن تکمیل شد، حضرت یعقوب(ع) هم کار حرام انجامنداده است.

آیه‌ی شریفه‌ی مورد بحث به سؤال فوق یک جواب کلّی دادهو می‌فرماید: لَیْسَ عَلَىالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا»، کسانی که ایمانبیاورند و عمل صالح انجام دهند، گناهی در آنچه خورده‏اند نیست. یعنی در آن مواردی که طعم داشت و دلآدم می‌خواست و حرمت آن هم هنوز نازل نشده بود، مردم اگر ایمان بیاورند و عمل صالحانجام دهند، در آنچه خورده‌اند گناهی مرتکب نشده‌اند. جلسات قبل گفته شد علامت عملصالح نماز و زکات است، به بی‌نماز یا کسی که زکات نمی‌دهد بی‌دین بگوییم ایرادندارد.

طَعِمُوا» به چیزهای خوردنی و آشامیدنی گفته می‌شود،بطور ضمنی به شراب نیز اطلاق می‌شود چون نوعی نوشیدنی است. من در سفرهای تبلیغاتیبا مجتهدی همسفر بودم ایشان می‌گفت: در آذربایجان شوروی پسری هفده ساله به بنده می‌گفتمن تا حالا ندیده‌ام پیشانی پدر و مادرم به مُهر بخورد و هر دو شراب‌خوار هستند،پدرم مطّلع شد که من نماز می‌خوانم، گفت: در خانه نمی‌شود نماز بخوانی، گفتم: عیبیندارد من در خانه نماز نمی‌خوانم و می‌رفتم در مسجد نماز می‌خواندم. یک روز صبحبیدار شدم و دیدم کم مانده است که نماز صبحم قضا شود اگر به مسجد بروم قضا می‌شود،با خود گفتم پدرم به من گفته در خانه نماز نخوان، در تراس می‌خوانم و از فرش اواستفاده نمی‌کنم، وقتی نماز را شروع کردم پدرم جام شراب را پر کرد و بر سر من ریختکه نجس شوم؛ آن مجتهد می‌گوید من خندیده و گفتم که نجس نشده‌ای شراب نجس نیست بلکهحرام است، بین نجاست و حرمت ملازمه نیست.

به عنوان مثال یک گلابی که شسته، ضدّ عفونی و استریلیزهشده امّا ی باشد خوردن آن حرام است امّا نجس نمی‌باشد. کسانی که می‌گویند شرابنجس است، شدّت در مبالغه‌ی حرمت می‌کنند، زمان‌های قدیم نیز می‌گفتند آب انگور کهجوشید نجس می‌شود تا اینکه آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی گفتند: بین حرمت ونجاست ملازمه نیست، آب انگور که جوشید نجس نمی‌شود بلکه حرام می‌گردد. قدیم وقتیمی‌خواستند شیره‌ی انگور درست کنند سی یا چهل ملاقه جمع می‌کردند و هر بار که شیرهرا هم می‌زدند آنها را می‌شستند، در خانه‌ها هم که آب نبود، می‌بردند و در سر چشمهمی‌شستند.

إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، در صورتی که پس ازنزول حرمت، تقوا پیشه کنند و ملتزم شوند و ایمان آورند و عمل صالح کنند باز گناهیبر ایشان نیست. تا دیروز می‌گفتند اگر مست می‌شوید نماز نخوانید ولی امروز می‌گوییدشراب نخورید، چون حکم حرمت شراب به تدریج نازل شده است، مولی هر طور بیان می‌کندهمان طور باید ملتزم شد.

خداوند در قرآن می‌فرماید: یا أَیُّهَاالَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا»[1] ایمؤمنان ایمان بیاورید! سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا ابتدا می‌گویدمؤمن و بعد می‌گوید ایمان بیاورید؟! پاسخ این است که ایمان داریم تا ایمان، یعنیای به ظاهر مؤمنان، مؤمن واقعی باشید، ای دارای مراتب اندک ایمان، بکوشید به مراحلبالاتر ایمان دسترسی پیدا بکنید!

می‌گویند در این ثُمَّ اتَّقَوْا» فرار ازخودبزرگ بینی، بزرگ‌ترین دام است، اکنون یک عدّه از ما هستیم که خودمان را ازخداوند طلبکار می‌دانیم، به عنوان مثال می‌گوید من بالغ نشده بودم نماز می‌خواندم،تا حالا روزه نخورده‌ام و زیاد هم روزه‌ی مستحبّی گرفته‌ام بنابراین خدا به منبدهکار است! روحیّه‌ی چنین فردی این است که در قیامت یقه‌ی خدا را خواهد گرفت، درحالی که به چنین افرادی باید گفت: در عباداتت اگر حق ‌تعالی سهم خود را کسر کندچیزی برای تو نمی‌ماند، به عنوان مثال اگر هنگام خواندن نماز حافظه تعطیل شود، یارفتم رکوع نتوانستم بلند شوم چکار می‌توانم بکنم؟ سهم خداوند خیلی خیلی زیاد است،شما و بنده فقط انتخاب می‌کنیم که این صحّت بدن و توان خدادادی را در مسیری کهخداوند امر فرموده به کار بگیریم و گرنه کار دیگری نمی‌کنیم، همگی نعمت‌های خداونداست که در اختیار ما گذاشته شده است.

مراتب سه‌گانه‌ی ایمان همراه با تقوا

مفسّران می‌فرمایند در این آیه مراتب سه‌گانه‌ی ایمانهمراه با تقوا مطرح شده است یعنی تقوا، در امور مختلف زندگیانسان نقش دارد،آن مراتب سه‌گانه عبارتند از:

1- در مصرف و رفتار: طَعِمُواإِذا مَا اتَّقَوْا»، در خوردن و آشامیدن خداترس باشند. در آداب غذا خوردنتوصیه شده قبل از سیر شدن دست از غذا بکشیم و وقتی گرسنه شدیم چیزی بخوریم، درحالی که یک عدّه مرتّب دهانشان می‌جنبد و فکّشان تکان می‌خورد، صبحانه، ناهار یاعصرانه هم برایشان فرقی نمی‌کند چنین افرادی رفتار مصرفی تقوایی ندارند.

آقایی که قبل از نشستن خانم خانه بر سر سفره، سیر می‌شودتقوای مصرفی ندارد به خصوص اگر این آقا ترک باشد، چون اغلب مردان ترک برای گفتندستت درد نکند لال هستند، فرد باید از رفتار او بداند که از فلان چیز خوشش آمده یانیامده است. تازه اینها خوب‌هایشان هستند که در هر دو لال هستند چه خوشش بیاید وچه خوشش نیاید، بدهایشان وقتی خوششان نمی‌آید غر می‌زنند و وقتی خوششان می‌آید لالهستند.

پس یکی از علائم تقوای همراه با ایمان این است که منتظرشویم تا خانم خانه بر سر سفره بنشیند و بعد شروع به خوردن کنیم. همسر امام امّترحمت الله علیه مصاحبه‌ای دارند سعی کنید آن را پیدا کرده و بخوانید، آنجا می‌گویند:همیشه تا من نمی‌آمدم سر سفره، امام خوردن غذا را شروع نمی‌کردند، به بچّه‌ها هممی‌گفتند صبر کنید تا خانم بیاید. این در حالی است که برخی مردان تا خانم بیاید غذا راخورده و رفته آن طرف جدول حلّ می‌کند، زن هم نمی‌داند همسرش غذا خورد یا نخورد،خوشش آمد یا نیامد!

از دیگر آداب غذا خوردن با خانواده این است که خانمخانه بدون اجازه‌ی همسرش، روزه‌ی مستحبّی نگیرد چون ممکن است بگوید وقتی تو نیستیمن نمی‌توانم غذا بخورم اگر با چنین مردی طرف است باید قدرش را بداند و با او برسر سفره بنشیند.

از دیگر آداب غذا خوردن این است که خوش آمدن بچّه‌هایکوچک را دعا تلقّی کنیم، بچّه دعا بلد نیست امّا ما را برای خود روزی‌رسان وخدایگان روی زمین می‌داند، وقتی می‌دانم او فلان چیز را نخواهد خورد به خاطر اوغذایی بگذاریم که او هم بخورد، اینها علامت تقوای مصرفی است، می‌توانم به بچّهمحلّ نگذارم و بگویم خواستی بخور، اگر نمی‌خوری معلوم است که گرسنه نیستی! در حالیکه می‌توانم بگویم خدایا از تو می‌ترسم و می‌خواهم رضایت فرزندم را هم در نظربگیرم، این دعای برکت عملی است که انجام می‌گیرد.

از آداب دیگر غذا خوردن این است که قبل از نشستن صاحب‌خانهبه غذا دست‌درازی نکنیم، مهمان رفته‌ایم می‌گویند بفرمایید، بگوییم صاحب‌خانهبیاید بعد شروع می‌کنیم، وظیفه‌ی صاحب‌خانه هم این است که قبل از کنار کشیدن همه،دست از غذا نکشد.

علامت بعدی این است که انسان با تقوا در مهمانی به اینو آن تعارف نمی‌کند و آنچه را که دستش نمی‌رسد، نمی‌خواهد. به عنوان مثال درافطاری آن طرف سفره کمی بامیه گذاشته‌اند داد می‌زند از آن بامیه به اینجا همبدهید! چون می‌ترسد یک دفعه تمام شود و به این بدبخت نرسد! یا به دیگری تعارف می‌کند،اینها از آداب سفره و علامت تقوای مصرفی خبر ندارند که ممکن است در لباس بنده یاشما و یا کت و شلواری باشند.

2- تقوا در مکتب و امور اعتقادی:ثُمَّ اتَّقَوْاوَآمَنُوا»،  انسان روز به روز برای ریشه‌دار کردن باور خود مأموراست، به خصوص در اصول دین حقّ تقلید نداریم همگی می‌دانیم قیامت خواهد شد، همگی می‌دانیمتا حضرت زهرا(س) نیامده‌اند بد و خوبمان خواهیم گفت: ای وای بر من! ای وای بر من!به جای حفظ کردن مطالب بی‌خود مانند اینکه رییس جمهور برزیل چه کسی خواهد شد، یادبگیریم که اوّلین آیه‌ای که خانم فاطمه زهرا(س) در بهشت خواهد خواند کدام آیه است؟وقتی به آن آیه مراجعه شود روح انسان عوض می‌شود آنجا که می‌فرماید: وَ قالُواالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ‏ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌشَكُور* الَّذی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِه»[2]،‏  آنها می‏گویند حمد (و ستایش) برای خداوندی است كه اندوه را از ما برطرفساخت، چرا كه پروردگار ما غفور و شكور است. خداوندی كه با فضل خود ما را در اینسرای اقامت (جاویدان) جای داد‏. و ما را به مقام کرامت نایل فرمود.

بعد از تلاوت این آیات بلافاصله به بارگاه الهی عرض می‌کنند:خدایا! پدرم می‌گفت تو اسم مرا فاطمه گذاشته‌ای تا کسانی که مرا دوست دارند ازعذاب و آلودگی دور باشند! این زمزمه اگر در روح انسان تکرار شود عشق فاطمه(س) دراو ملکه می‌شود.

برای یادگیری حقایق توحید، نبوّت و قیامت، ما مأمورهستیم، باید بدانیم فرق نبوّت عامّه و نبوّت خاصّه چیست؟ باید بیاموزیم که آیا مامجاز هستم برای بزرگ کردن نام حضرت ابی‌الفضل(ع)، حضرت عیسی(ع) را کوچک کنم؟ برخیمی‌گویند: عیسوی میگه یا عیسی، عیسی میگه یا اباالفضل! از اینان باید پرسید: اینرا کجا گفته‌اند؟! از میان پیغمبران پیشین، انبیاء اولوالعزم‌ها با امامان مایکسان هستند، قربان خود حضرت ابی‌الفضل و شمشیرش هستیم، امّا حضرت ابی‌الفضل امامنیست. بنابراین مقدسّات ادیان دیگر را محترم بشماریم و مطابق با تقوا درامور اعتقادی و باوری اظهار نظر کنیم.

3- تقوی درخدمت و اخلاق:ثُمَّ اتَّقَوْاوَأَحْسَنُوا»،احسان‌کنندگان چهار دسته هستند: یک دسته با نهایت تلخی، برای شهرت‌طلبی احسان می‌کنندکه در عالم اسلام برای احسان اینها نمره داده نمی‌شود، گفته خواهد شد شما که برایمردم این کار را کردید اجر و مزد خود را نیز از مردم بگیرید، مانند اینکه مدرسهاحداث کردی و گفتی درشت بنویسید حاج آقای فلانی!

البتّه لازم به ذکر است که خیّر باید اعتقادش قربة‌الی‌‌اللهباشد، منتهی اعتقاد ما نیز باید حفظ کردن نام او باشد. بنده در شهری دیدم تماممدارسی را که افراد احداث کرده‌اند اسم اینها را عوض کرده و نام شهید گذاشته‌اند،شورای آموزش و پرورش را خواستم و گفتم اینها را به اسم بانیان برگردانید شهید هیچوقت راضی نیست مدرسه‌ای را که فرد دیگری احداث کرده‌ به نام او باشد، نام شهدا رادر نوبت‌ بگذارید، مدارس یا خیابان‌های جدیدی که دولت احداث خواهد کرد به نام آناننام‌گذاری کنید.

نمی‌دانستم این حرف من عکس‌العمل خواهد داشت، حتّیانتظار داشتم برخی مرا به باد فحش بگیرند و بگویند حتماً این ضدّ انقلاب استکه اسم شهدا را از مدارس برداشت. بنده با این عنوان که این کار غلط است جلویش راگرفتم، بعد از آن، هفده روز در آن شهر بودم، سیزدهم رمضان این اقدام ثمر داد،مطّلع شدم تا پایان ماه مبارک رمضان در آن شهر یازده مدرسه و یک کتابخانه‌ی شخصیشروع به احداث کرده‌اند.

امام جمعه خانواده‌های آن شهدا را دعوت کرده و گفتهبود: شما را به خدا این کار را که انجام دادیم راضی هستید؟ آنان در پاسخ گفتند: بهخدا ما از ابتدا هم راضی نبودیم این مدارس به نام فرزندان ما باشد. بنابراین وظیفه‌یبانی این است که بگوید: من برای خدا ساخته‌ام، امّا وظیفه‌ی ما این است که بگوییم:بخاطر خدا می‌خواهیم نام بانی را زنده نگهداریم.

نوع دوّم احسان عبارت است از این که انسان بگوید من بالذّت این پول را خرج می‌کنم چون چیزی که برای من خواهد ماند همین است.

نوع سوّم عبارت است از این است که نه تنها با لذّت خرجکند بلکه لذّت مردم را از لذّت خود نیز بالاتر ببیند، چنانکه پیامبر گرامی اسلاممی‌فرمایند: اَلمُؤمِنُ یَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ،اَلمُنافِقُ یَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ»[3] مؤمن به میل و رغبتخانواده‌اش غذا می‌خورد ولى منافق میل و رغبت خود را به خانواده‌اش تحمیل مى‌كند. به عنوانمثال چون او از آش خوشش نمی‌آید آش در خانه ممنوع است، باید گفت: تو نمی‌خوریبگذار کسانی که دوست دارند بخورند و تو از غذای دیگری استفاده بکن.

نوع چهارم احسان‌کنندگان عبارت است از این که احسان راماندگار بداند اگر فردی احسان را این طور تلقّی کند لذّت و کمالی بزرگ‌تر از اینبرایش وجود ندارد. به ما توصیه کردند که وقتی به فقیر پول می‌دهید، دست خود راببوسید، چون روایت می‌گوید صدقه قبل از دست فقیر، به دست خدا می‌رسد و دست انفاقکننده به دست خدا می‌خورد، مسلّم است که این کار تبرّک دارد.

اگر نسبت به احسان چنین دیدی داشته باشیم، به جایی می‌رسیمکه آن محبوبیّتی را که می‌خواهیم، ذات حقّ به ما می‌دهد چرا که در روایات آمده است:اَلاِنسانُ
عَبِیدُ الاِحْسانِ»[4]، انسان بنده كسی استكه به او
احسان می‌كند. به این علّت است کهگفته شده از مستحبّات سفر، گرفتن کادو است منتهی کادو گیرنده نیز نباید قیمت آن رابپرسد یا بگوید از همان‌هایی است که دست‌فروش‌ها می‌فروشند! بلکه باید بگوید: مهمّاین است که من در کربلا یا مکّه در یاد و خاطر او بودم، تا همین اندازه مرا کفایتمی‌کند. به این علّت است که گفته شده: لا یرد احسان الا الحمار»[5]، ردّ نمی‌کند احسان و نیکی را جز حمار، یا گفته‌اند: ولاتسئل عن قیمت هدیه الا الحمار»!

پس شأن نزول آیه‌ی شریفه این شد که می‌پرسند حکمکسانی که در گذشته شراب می‌خوردند چطور می‌شود؟ آیه در پاسخ می‌فرماید: برای اینهاهیچ تکلیفی نیست مجازاتی ندارند، حتّی آنهایی که در گذشته شراب می‌نوشیدند امّااکنون چون خدا منع فرموده است، نمی‌نوشند و وقتی هم به یادشان می‌افتد ناراحت می‌شوند:یُبَدِّلُ اللَّهُ
سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ
»[6]، خداوندگناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند. از آثار توبه این است که خداوند بدی‌ها رابه خوبی‌ها تبدیل می‌کند، امّا اگر بگوید: حرام کرده‌اند که کرده‌اند من باز همخواهم نوشید گناهان گذشته نیز بر گردن او انباشته خواهد شد.


[1] - سوره‌ی نسا آیه ی 136.

[2] - سوره‌ی فاطر آیات 34 و 35.

[3]-کافی، ج4، ص12.

[4]-بحارالانوار، ج71، ص117.

[5] - خود این حدیث در روایات وجود ندارد.ولی مضمون این حدیث در روایات آمده است که به یک نمونه اشاره می کنیم : حضرت صادق(ع) فرمود:دو نفر مرد بر حضرت امیر المؤمنین(ع) وارد شدند پس آن حضرت براى هر كدام از آنهاتوشكى انداخت، یكى از آن دو روى آن نشست و دیگرى خوددارى كرد، امیر المؤمنین به اوفرمود: بر آن بنشین. زیرا از پذیرفتن احترام خوددارى نكند جز الاغ، سپس فرمود:رسول خدا(ص) فرموده است: هر گاه بزرگوار قومى بر شما رسید او را گرامى دارید. کلینی کافی، ترجمه مصطفوی، ناشر كتاب فروشى علمیه اسلامی‏ تهران‏، نوبتاول‏، ج‏4، ص 480.منبع: مرکز پاسخ‌گویی به سؤالات دینی: http://www.pasokhgoo.ir

[6]-سوره ی فرقان، آیه ی70.

تفسیر سوره مبارکه مائده جلسه پنجاه و ششم- قسمت دوم

تفسیر سوره مبارکه مائده جلسه پنجاه و ششم- قسمت اول

تفسیر سوره مبارکه مائده جلسه پنجاه و پنجم- قسمت دوم

هم ,ایمان ,غذا ,حضرت ,یک ,شراب ,است که ,این است ,که در ,کسانی که ,قبل از ,صالح انجام دهند، ,مراتب سه‌گانه‌ی ایمان ,سه‌گانه‌ی ایمان همراه ,علامت تقوای مصرفی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پیام سلامت kupanliha gehandsupwi Thelma's notes Edward's notes مدیریت شهری در شهرستان رشت فروشگاه اینترنتی ساعت مچی هوشمند ارزان Mildred's receptions چادر من burgreehamplo